من،تو،یه دنیا عشق :)

من خانوم گولو!همسر آقای گودو!

من،تو،یه دنیا عشق :)

من خانوم گولو!همسر آقای گودو!

آخرین شب باهم بودن!

فردا میرم شمال که هم روزای آخر پیش مامانم ایناباشم،هم برنامه هاموباآرایشگاه و آتلیه هماهنگ کنم،هم دسته گل و گل آرایی ماشینو سفارش بدم. و همه اینا یعنی امشب اخرین شبیه که من و همسرم توبغل هم،بعنوان نامزدهم میخوابیم!۷روز دیگه این دوران مزخرف عقدمون تموم میشه و به امیدخدا میخوایم زندگی مستقلمون رو زیریه سقف،به دورازهمه کینه و کدورتایی که تودلم ازخونواده همسری دارم،شروع کنم.شروع زندگی مستقل،یعنی یه نقطه عطف توزندگیمون.بایدسعیموبکنم ازین ببعد کمتربه مشکلاتی که دیگران برامون میسازن،اجازه خودنمایی توزندگیمون روبدم! مطمینا ارتباطم رو باخیلی هاتغییرمیدم.کسایی که حضورشون،افکارشون،حرفاشون اذیتم میکنه،حذف میکنم یااقلابه شدت کمرنگشون خواهم کرد!

ازخدا یه زندگی اقلاکم دغدغه میخوام.و یه چیزدیگه!اونم اینکه انتقام همه جوونی ای که ازدستم گرفتن رو ازاونایی که خودش میدونه،بگیره.سپردمشون به خود خدا،که بهترازهرکسی میدونه چه ها که به سر دلمو احساسم نیومده این ۳سال!

بگذریم.دیشب باهمسررفتیم عروسی یکی ازهمکاراش.خیلییییی عالی بود.نوشتم که یادم بمونه همسرم چقد دوسم داره.مرسی برای دیشب همسرعزیزم.عالی ترازعالی بود...

+ پپل و شیمای عزیزم برای قبولیتون خیلییی خوشحال شدم.تبریک باتاخیرمنوبپذیرید.ازخدابراتون موفقیت و سلامت و عشق درکنارهمسراتون آرزودارم.همیشه شادباشید.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.