-
من برگشتم
شنبه 1 خرداد 1395 13:59
سلام سلام سلام بیشتراز ۸ماااااهه که اینجا هیچی ننوشتم، حتی نمیدونم اصلا کسی هنوزم اینجارو به خاطرش داره یانه؟! چقد دلم برای نوشتن تنگ شده. دوس دارم دوباره شروع کنم،اما نمیدونم میشه یانه؟ الهی به امید تو... کلی اتفاقای ریز و درشت این مدت افتاده که خداروشکر برآیند کلی همشون مثبت و رضایت بخش بوده. *توآخرین پستی که نوشته...
-
خبرنامه:)
پنجشنبه 26 شهریور 1394 13:14
سلام -دیروز داشتم یه وبلاگی رو بصورت اتفاقی میخوندم،مضمون بخشی از نوشته ش این بود که "اگه تو محل کارت بویژه اگه تازه کاری،اشتباهی کردی اصلا نباید اعتماد بنفست رو ازدست بدی،برعکس باید ازون اشتباهت درس بگیری و خوشحال باشی ازینکه یه مسیر اشتباه رو متوجه شدی و سعی کنی اشتباهت رو رفع کنی".نوشته بود،"درسته که...
-
آشوبم آرامشم تویی...
جمعه 20 شهریور 1394 03:28
سلام -من همچنان درگیر پایان نامه ام! :| -دیشب یعنی پنجشنبه شب،یکی از دوستای خونوادگی منو همسر زنگ زد بهم.سالگرد عروسیمون رو تبریک گفت! اصلا انتظارش رو نداشتم.خیلی خیلی خوشحال شدم. اما نکته قابل توجهش این بود ک خودم کاملا فراموش کرده بودم شنبه سالگردمونه!(شکلک خانوم گولو بصورت شطرنجی و با لپهایی سرخ شده از شرمندگی!) به...
-
چه خبر از من؟! :)
یکشنبه 15 شهریور 1394 18:34
سلام - همین الان اصلاحات پایان نامم رو تموم کردم و ایمیل کردم برای استادم تا اگههههههههههههههه لطف کنه و رضایت بده،تایید کنه و ببرم برای صحافی! از همین تریبون اعلام میدارم: استاد گرامی تف تو ذاتت اگه بازم بخوای مچلم کنی! - شنبه یعنی دیروز رفتم سونو. موقع رفتن از استرس پاهام شل شده بود! اما اصلا اونجوری که فکر میکردم...
-
من تهرانم
چهارشنبه 11 شهریور 1394 15:00
سلام -شنبه صبح رفتم پیش استادم و همچنان اجازه صحافی بهم نداد!بهش گفتم خوابگاه روباید تحویل بدم،گفت بروتهران بقیه کاراتوبکن.اینجوری شد که شنبه ظهر حرکت کردم سمت تهران.بعداعمال اصلاحات،و تایید استادم، میدم پایان نامم صحافی شه و یکی دو روزه میرم تبریز و برمیگردم. -امروز رفتم دکتر زنان. تشخیص عفونت و زخم دهانه رحم داد.تست...
-
بذار بین من و تو دستای ما پلی باشه واسه از خود گذشتن...
جمعه 6 شهریور 1394 23:09
سلام -چقد بده که بخاطر بلاگفای بی ادب همه دوستا پراکنده شدن و دیگه مثه قبل نیست وبلاگستان. دلم برای خیلی ها تنگ شده. بلاگفا خیلی خری! -من همچنان تبریزم. و هنوز استادم بیخیال من نشده. چون دلم میخواست زودتر برم خونه حالا این علاف شدن خیلی برام داره سخت و سنگین میگذره. -چندروزی یه کنتاکتی با همسر داشتیم که دیروز به...
-
هردم ازین باغ بری میرسد...!
سهشنبه 3 شهریور 1394 17:03
سلام دیروز همسری جواب آزمایشمو گرفت.ویتامین دی بشدددددت کم و tsh ۷.۶۵! و این یعنی کم کاری تیروئید! بیماری ای که اصلا تو فامیلمون نداریم و هیچ وقت هم به ذهنم نمیرسید یه روز درگیرش شم! دیشب خیلی گریه کردم. خیلی شوک شدم. هنوز تبریزم و درگیر کارای ادیت نهایی پایان نامم. دلم میخواد زودتر برم تهران.کلافه شدم دیگه. حالا هفته...
-
هووووووورررررررررااااااااا!
شنبه 31 مرداد 1394 19:09
وای خدای من باااااااااااااااورم نمیشه که امروز دفاع کردم و همه چی به بهترین نحو ممکن تموم شد. خدایا شکرت. نمیدونین چقددددددددددددددددددددددد الان خوشحالم و آرامش دارم. دیدن همچی روزی شده بود برام رویا!! امروز دیگه خلاااااااااااااااص شدم. یه دفاع توپ، با یه نمره عالی همه خستگی این 3 سال رو از تنم به در برد. خدایا هزار...
-
دارم خلاص میشم!
یکشنبه 25 مرداد 1394 15:27
شنبه دفاعمه! خیلی فورس ماژور دارم کارامومیکنم استادم خیلی اذیت میکنه،گیرای الکی ودهن صاف کن! خیلی برام دعا کنین لطفا.تا۳شنبه باید همه کاراموتموم کنم که پایان نامم رو بدم داورم. ایشالا که عالی پیش میره. مهم اینه که شنبه شب هممممه چی تموم شده!خوشحالم و البته پر از استرس! فعلا همین!
-
14 مرداد 94
شنبه 17 مرداد 1394 15:32
یه روز عااااااااااالی کنار یه دوست عااااااااااااااااااااااااالی خیلی خیلی خیلی بهم خوش گذشت انقد خوب بود و صمیمی که اصلا انگار نه انگار که بار اولیه که همو میبینیم! ذره ای احساس غریبگی نداشتم. مثل تصورم مهربون و صمیمی... یه دوست واقعی که همیشه لبخند رو به لبم آورده،حتی تو تلخ ترین لحظه هام! این رفیق ناب، این شیمای...
-
یه روز خوب توراهه!
یکشنبه 11 مرداد 1394 16:04
سلام به همگی + انقد ذوق زده ام الان که خدا میدونه! نمیدونین چرا؟؟ الان میگم خوووو! چهارشنبه قراره یکی از بهترییییییین دوستای وبلاگیم رو برای اولین بار ببینم.شیمای مهربونم که تو این چندوقتی که باهم دوست شدیم،شده یکی از صمیمی ترین دوستای خوووووبم. خیلی خیلی خوشحالم که بالاخره قراره روی گل دوست مهربونمو ببینم. اونم...
-
۱۹روز...
سهشنبه 6 مرداد 1394 18:08
امروز فصل آخر از پایان نامه هم دادم به استادم برای ادیت. خداکنه بتونم فردا برم خونه.هم دلم تنگ شده،هم اینجا خیلیییی هوا گرمه.واقعا از کار و زندگی میفتم.نه پنکه ای نه کولری،هیچچچی! ازپسفرداهم دانشگاه بمدت ۲هفته تعطیله. امیدوارم استادم گیر الکی نده برای موندنم! این روزا خیلی دچار احساسات متناقض میشم!دلم میخواد همسری...
-
من هستم...
شنبه 3 مرداد 1394 23:23
سلام به دوستای همیشه همراه و مهربونم بعد از گندی که بلاگفا زد تصمیم گرفتم مهاجرت کنم اینجا! و دیگه هرگز و هرگز بلاگفا برنگردم. این روزا حسابی درگیر پایان نامه هستم و ایشالا تا کمتر از یک ماه دیگه دفاع میکنم. هم استرس دارم و هم خیلی خیلی خوشحالم که بالاخررررررره بعد 3سال سختی کشیدن داره روزای خوب میرسه ایشالا! دعا کنین...
-
:((( برای فرشته
یکشنبه 24 اسفند 1393 19:56
دوست گلم،فرشته عزیزم،دختر مهربون،هرچی فکر کردم که چی بگم تا شاید یکم دلت آروم بگیره،هیچی پیدا نکردم.هیچی پیدا نمیشه اصلا! لحظه ای که خبر فوت مامان نازتو دادی،فقط اشک ریختم. هیچی ندارم بگم جز اینکه از خدای بزرگ برات صبر بخوام. منو تو غم خودت شریک بدون دوستم ... بسم الله الرحمن الرحیم.الحمدلله رب العالمین.الرحمن...
-
The memories of my BEST days!
شنبه 29 شهریور 1393 22:19
سلام به همه دوستای مهربونم. بعد از کلللللی مدت که حسابی کمرنگ شده بودم با 3تا پست از خاطرات روز عروسیم اومدم! چون خیلی زیاده و دوس ندارم حوصلتون سر بره به 3پارت تقسیمش کردم. پیشاپیش بابت پر حرفیم معذرت! + بهمین زودی 7 روز از هم خونه شدنمون گذشت مرد مهربونم!
-
منم عروس شدم رفت!
دوشنبه 24 شهریور 1393 11:33
۲۱ام هم گذشت و من شدم بهترین و خوشگلترین عروس دنیا!همونجوری شدکه دلم میخواست.همه چیزعالی بود.خدایاشکرت.عالیترازچیزی شدکه فکرمیکردم.مرسی ازهمه دوستای مهربونم که این مدت کلی دعام کردین.خیلی دوستون دارم.ایشالاسروقت میام همه چیوتعریف میکنم پ ن. سرورعزیزم،فرشته گلم،شیمای مهربونم تشکرویژه ازشمابابت تبریکاتون
-
آخرین شب باهم بودن!
جمعه 14 شهریور 1393 01:02
فردا میرم شمال که هم روزای آخر پیش مامانم ایناباشم،هم برنامه هاموباآرایشگاه و آتلیه هماهنگ کنم،هم دسته گل و گل آرایی ماشینو سفارش بدم. و همه اینا یعنی امشب اخرین شبیه که من و همسرم توبغل هم،بعنوان نامزدهم میخوابیم!۷روز دیگه این دوران مزخرف عقدمون تموم میشه و به امیدخدا میخوایم زندگی مستقلمون رو زیریه سقف،به دورازهمه...
-
شمارش معکوس!
شنبه 8 شهریور 1393 11:34
فقط ۱۲روز دیگه تاعروسیم مونده! تقریباهمه کاراانجام شده،خونه کامل چیده شده،فقط مونده تلویزیون که بابای همسربایدبخره. این روزا پرم از هیجان و استرس و البته ناراحتی! ناراحتی از حرفایی که نباید میشنیدمو برخوردایی که نباید میدیدم. خدایاخیلیاروسپردم به خودت،میدونم که آه دل شکسته خیلی گیراس! دوستای گلم برامون دعاکنین که روز...
-
16. شما بمن بگید چکار کنم؟؟؟
چهارشنبه 25 تیر 1393 14:22
دوستای عزیزم من به هیچ کس رمز ندادم. هرکس رمز میخواد بگه
-
15. نوشتنم نمیاد خوووووووو...! + بعدا نوشت :))
دوشنبه 23 تیر 1393 14:24
سلام به دوستای گلم. نماز روزه هاتون قبول. اوووووووووووووووه!22 روزه اینجا ننوشتم،چه گرد و خاکی نشسته رو در و دیوار! نمیدونم چرا اصلا حس نوشتن ندارم. کلا خاموشِ خاموش بودم این مدت. این روزا به شدت درگیر اجاره کردن خونه و خریدای عروسیمون هستیم. اینه که حسابی ذهنم مشغولِ این چیزاس. چنجا دنبال خونه گشتیم. قیمتا...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 1 تیر 1393 00:10
نذر 5 میلیون فحشه ناموسی به داور،سهم شما 5 تا... واجب برای هر ایرانی :|
-
14.
شنبه 31 خرداد 1393 12:19
+ چهارشنبه شب بصورت کااااااااااااملا غیر منتظره ای اومدم تهران! انقد دلم برای همسری تنگ شده بود و بهش نیاز داشتم که واقعا نمیتونستم دیگه دوریشو تحمل کنم. با هم بدونمون این مدت خیلی منو به همسری وابسته کرده. اصلا نمیتونم دوریشو تحمل کنم دیگه.خداااااااااایییییییاااااااااا زودتر این 3 4 ماهم بگذره تا برای همممممیشه پیش...
-
13.
پنجشنبه 22 خرداد 1393 15:39
سلام دوستای گلم + این روزا رابطم با همسری خیلی بهم ریخته. فقط و فقط هم بابت بیخیالی خونوادشه. همسری هم دیگه خیلی داره مراعاتشون رو میکنه و به نظرم اصلا هیچی به فکر آرامش من نیست! هر روز که باهم صحبت میکنیم اولش کلی باهم خوش و بش میکنیم و میگیم و میخندیم،آخرش دوباره حرف کشیده میشه به همین مسائل ازدواج و اینا و ما باز...
-
12.
شنبه 17 خرداد 1393 17:05
سلام به دوستای همراه و مهربونم + امروز صبح رسیدم تبریز. گفته بودم که نتیجه آزمایش فولادمو گرفته بودم و مشکلی نداشت. فردا باید برم دانشگاه و فولاد رو بذارم تو کوره برای همگن سازی.(معذرت میخوام بابت توضیح دادن درمورد پروسه پایان نامم.میدونم احتمالا چیز هیجان انگیزی براتون نیست،اما خب میخوام ثبت کنم تا هم بعدا موقع نوشتن...
-
11. گل بود به سبزه نیز آراسته شد!!
دوشنبه 12 خرداد 1393 21:02
الان صاحبخونمون زنگ زد،میخوادمشتری بیاره براخونه. این یعنی وسط اییییینهمه دغدغه براعروسی،گشتن دنبال خونه اونم بااین قیمتای مزخرف شد قوزبالاقوز!همینوکم داشتیم دقیقا! حالا اصن هزینش هیچ،وقت کجاس که بتونیم بگردیم دنبال خونه؟!کلی دلمونو خوش کرده بودیم که امسالم همینجامیمونیمودردسرای جابجایی خونه رونداریم!...
-
10. +بعدانوشت
دوشنبه 12 خرداد 1393 15:35
سلام دوستای مهربونم. + 10 روزی بود که رفته بودم شمال خونه مامانم اینا که هم کمک حالشون باشم یکم تا تو روال بیفتن(بابت عمل بابام و اینکه از شهر داداشم اینا برگشتن و تنهان) و هم آخر هفته قرار بود با همسری بریم دنبال یه سری از کارای عروسی + آتلیه و آرایشگاه رو قرارداد بستیم. همونی شد که میخواستم. امیدوارم در نهایت هم از...
-
9.
سهشنبه 30 اردیبهشت 1393 09:02
۱.۵کیلو کم کردم.یسسسسسسسسسسسسس!!!خیلیییییی خوشحالم که رژیموورزشم داره جواب میده. هوریا!هوریا! ضمنا صدای بنده روهم اکنون ازتهران بزرگ میشنوید!! بعله!طی حرکت انتحارگونه ای دیشب حرکت کردم صبحم رسیدم تهران.گودوی مهربونمم صبح اومدترمینال که هموببینیم. نیمساعتی باهم بودیم،گودو رفت سرکار منم اومدم خونه.الانم کعنهو یه جنازه...
-
8.
دوشنبه 29 اردیبهشت 1393 11:41
# بابام امروزرفت دکتر برای چکآپ قلبش.خداروشکر دکترخیلی راضی بود ازعمل وبهبودی بعدعملش. فقط یکم قندش بالابود که اونم بابت عوض کردن یه داروش بخاطرعمل بوده،دکترهم امروز بهش اجازه دادهمون داروی قبلی رو دوباره شروع کنه. حدود۳ماهی هست که بابت عمل قلب بابام،داداشم مامان بابام روبرده خونه خودشون وبایدبگم الحق که زنداداشم...
-
7.
شنبه 27 اردیبهشت 1393 16:38
آدرس اینجاروامروز بهت دادم. میدونم اقلاگاهی بعضی حرفای دلمو که روم نمیشه یا بهرعلتی نمیتونم بهت بگم،اینجامینویسم وتوام میخونی. خوشحالم که انقدبهت اطمینان دارم که لازم نیس چیزی روازت پنهون کنم. # درگیرودار کارای پایاننامم هستم.ازطرفی بایدزودتر بریم دنبال کارای عروسیمون. حس میکنم کارام خیلی قروقاطی دارن میشن.امیدوارم...
-
6.
جمعه 26 اردیبهشت 1393 05:44
برام هیچ حسی شبیه تونیست کنارتو درگیر آرامشم همین ازتمام جهان کافیه همین که کنارت نفس میکشم... ساعت۵.۳۰صبحه ومن هنوزبیدارم! آرامش وسکوت شبو دوس دارم. آرامشی که وقتی دلم باهاش همراهی میکنه،سراسرمیشه یادتو! چقد دلم برات تنگ شده،کاش بیداربودی. + این بارنه دخترکم قلبش بیتابی میکند تورا،نه کودکم. این بارخودخودخودم هستم که...