من،تو،یه دنیا عشق :)

من خانوم گولو!همسر آقای گودو!

من،تو،یه دنیا عشق :)

من خانوم گولو!همسر آقای گودو!

بذار بین من و تو دستای ما پلی باشه واسه از خود گذشتن...

سلامHello

-چقد بده که بخاطر بلاگفای بی ادب همه دوستا پراکنده شدن و دیگه مثه قبل نیست وبلاگستان. دلم برای خیلی ها تنگ شده. بلاگفا خیلی خری!پریسا دنیای شکلک ها http://www.sheklakveblag.blogfa.com/

-من همچنان تبریزم. و هنوز استادم بیخیال من نشده. چون دلم میخواست زودتر برم خونه حالا این علاف شدن خیلی برام داره سخت و سنگین میگذره.

-چندروزی یه کنتاکتی با همسر داشتیم که دیروز به بهترین شکل ممکن رفع شد. خیلی خوشحالم

-فکر میکردم آلرژی انگشتم خوب شده.پریروز انگشترم رو دستم کردم.24 ساعتی خوب بود اما یهو دوباره شروع به خارش کرد. ناراحتم خووو.دوس ندارم حلقم دست چپم نباشه

-یکم فکرم درگیر تیروئیدم شده. خیلی ناراحت نیستم اما فکرم درگیره. بیشتر از همه هم نگران افزایش وزنم هستم که باید به محضی که تهران رفتم اولا برم دکتر دوما ورزش و پیاده رویم رو شروع کنم.

-امروز داشتم از برنامه هایی که تو سرم هست برای بعد دفاع و وقتی رفتم خونه خودم، با همسرم صحبت میکردم.پریسا دنیای شکلک ها http://www.sheklakveblag.blogfa.com/ ورزش اولویت اول بود. اولویت دوم ویولون و زبان مشترکا! و اولویت سوم که البته شاید هیچوقت هم نرم سراغش خیاطیه!

-دلم میخواد لایف استایلم رو تغییر بدم. یه تحول اساسی تو فکر و زندگی. با همسری صحبت کردم. بهش گفتم دوس دارم چه تغییراتی کنیم. مهم ترینش وقت گذاشتن برای تفریحه. الان این حس رو دارم که همش داریم برای زندگی میدوئیم! دوس ندارم این مدل زندگی رو. البته این یک سال کار دیگه ای به اون صورت نمیشد کرد واقعا چون من تهران نبودم زیاد.اما میخوام ازین ببعد سفت و محکم بچسبم به زندگیمون و سطح کیفی زندگیمون رو تا حد ممکن بالا ببرم.شکلک های شباهنگShabahang

-چند وقت پیش با یه کمپینی آشنا شدم به اسم درب بطری! درب بطری هارو جمع میکنیم و میبریم تحویل میدیم. از پول حاصل از فروش این درب بطری ها برای بازیافت، برای معلولین نیازمند ویلچر خریده میشه.شکلک های شباهنگShabahang ما مصرف آب آشامیدنیمون خیلی بالاس. و 3 هفته ای هست شروع کردم به جمع کردن درب بطری. حتی الان که تو خوابگاه هستم هم بچه ها درب بطری هاشون رو میارن میدن بهم! حس خوبیه وقتی فکر میکنی به اینکه با این کار کوچیک چه حرکت بزرگی قراره رقم بخوره.

-21 شهریور سالگرد عروسیمونه.Smiley بنا به دلایلی تصمیم نداشتم هیچ کاری کنم. اما دیروز دوباره نظرم برگشت. هرچند اون چیزی که میخواستم شاید نشه اما سعی میکنم خوش بگذره بهمون.

-خیلی خودم رو مدیون همسرم میدونم بابت این یکسالی که صبورانه حمایتم کرد تا من با خیال راحت درسمو بخونم. خوشحالم نمرم باعث سربلندیم پیش همسرم شد.زبانکده محصل خوشحالم.شکلکـــْـ هایِ هلــن  امیدوارم بتونم اقلا بخشی از خوبی هاشو جبران کنم.شکلک های شباهنگShabahang

-چقد دلم برای این شکلکا تنگ شده بود!شکلک های شباهنگShabahang

*عنوان: آهنگ گوگوش که موقع نوشتن داشتم گوش میدادم!

هردم ازین باغ بری میرسد...!

سلام

دیروز همسری جواب آزمایشمو گرفت.ویتامین دی بشدددددت کم و tsh ۷.۶۵! و این یعنی کم کاری تیروئید! بیماری ای که اصلا تو فامیلمون نداریم و هیچ وقت هم به ذهنم نمیرسید یه روز درگیرش شم! دیشب خیلی گریه کردم. خیلی شوک شدم. هنوز تبریزم و درگیر کارای ادیت نهایی پایان نامم. دلم میخواد زودتر برم تهران.کلافه شدم دیگه.

حالا هفته آینده باید یه mri مغز هم برم برای صورتم و بعدش با جواب ازمایشم برم پیش دکترم ببینم چی میشه.

این مدت افزایش وزن،خستگی و افسردگی شدید داشتم و عصبی بودم که فکر میکردم بخاطر پایان ناممه،نگو مشکل از جای دیگه بوده! امیدوارم راحت کنترل شه و برای بارداریم دچار مشکل نشم.

بازم جای شکرش باقیه خوش موقع فهمیدیم! با سرچی که از دیشب کردم فهمیدم کلم و سویا و بادوم زمینی و اسفناج بشدت برام ممنوعه. پریروز بدجوری هوس بادوم زمینی کرده بودم!

بورانی اسفناج و سالاد کلم هم تعطیل!اوم.

با اینکه میدونم کم کاری تیروئید بیماری خاصی نیس و با کنترل و مراعات رژیم غذایی و ورزش، عوارض بیماری ب حداقل میرسه،اما از دیشب خیلی دلم گرفته.

قدر سلامتیتون رو بدونین...

هووووووورررررررررااااااااا!

وای خدای من باااااااااااااااورم نمیشه که امروز دفاع کردم و همه چی به بهترین نحو ممکن تموم شد. خدایا شکرت.

نمیدونین چقددددددددددددددددددددددد الان خوشحالم و آرامش دارم. دیدن همچی روزی شده بود برام رویا!! امروز دیگه خلاااااااااااااااص شدم. یه دفاع توپ، با یه نمره عالی همه خستگی این 3 سال رو از تنم به در برد. خدایا هزار مرتبه شکر که شرمنده روی همسرم و مامان بابام نشدم.خدایا ممنونممممممم

دارم خلاص میشم!

شنبه دفاعمه!

خیلی فورس ماژور دارم کارامومیکنم

استادم خیلی اذیت میکنه،گیرای الکی ودهن صاف کن!

خیلی برام دعا کنین لطفا.تا۳شنبه باید همه کاراموتموم کنم که پایان نامم رو بدم داورم.

ایشالا که عالی پیش میره. مهم اینه که شنبه شب هممممه چی تموم شده!خوشحالم و البته پر از استرس!

فعلا همین!

14 مرداد 94

یه روز عااااااااااالی کنار یه دوست عااااااااااااااااااااااااالی

خیلی خیلی خیلی بهم خوش گذشت

انقد خوب بود و صمیمی که اصلا انگار نه انگار که بار اولیه که همو میبینیم!

ذره ای احساس غریبگی نداشتم. مثل تصورم مهربون و صمیمی...

یه دوست واقعی که همیشه لبخند رو به لبم آورده،حتی تو تلخ ترین لحظه هام!

این رفیق ناب، این شیمای مهربون،این دوست عزیزم یکی از بهترین روزای زندگیم رو با اومدنش به خونه م برام ساخت.

امیدوارم من هم میزبان خوبی براش بوده باشم.

عکساشم تو یه پست دیگه میذارم.


دعا کنین برام که این 2هفته هم به خیر و خوشی برام بگذره.استرس دارم خیلی...

نتونستم تا دیروز ادیت پایان نامم رو تموم کنم دیروزم حالم انقد بد بود که آخر رفتم زیر سرم! امروز هم از صبح پاشدم مثلا بشینم پای کارم اما هنوز هیییییچ کاری نکردم. الکی هی خودمو علاف نت کردم. دچار "سندرم در رفتن از زیر کار ناشی از استرس فراوان" شدم!! معمولا وقتایی که خیلیییییییی استرس میگیرم هی یجورایی انگار میترسم برم طرفش! اما امروز قورباغمو قورت میدم،باهمه چندشی و بدمزگیش! قووووووول میدم. هم به شما هم به همسری مهربوووووونم