من،تو،یه دنیا عشق :)

من خانوم گولو!همسر آقای گودو!

من،تو،یه دنیا عشق :)

من خانوم گولو!همسر آقای گودو!

نذر 5 میلیون فحشه ناموسی به داور،سهم شما 5 تا... واجب برای هر ایرانی

:|

14.

+ چهارشنبه شب بصورت کااااااااااااملا غیر منتظره ای اومدم تهران!انقد دلم برای همسری تنگ شده بود و بهش نیاز داشتم که واقعا نمیتونستم دیگه دوریشو تحمل کنم. با هم بدونمون این مدت خیلی منو به همسری وابسته کرده. اصلا نمیتونم دوریشو تحمل کنم دیگه.خداااااااااایییییییاااااااااا زودتر این 3 4 ماهم بگذره تا برای همممممیشه پیش همسریم باشم.خسته شدم از این 3سال دوری

+ پریروز که خودمو وزن کردم دیدم شدم 75.2!یعنی انقد خوشحااااااااال شدم خدا میدونه! البته بماند که این 2روز بس که مراعات نکردم 700 گرم وزنم زیاد شده!! اما خب الان بهم ثابت شده که میتونم و ارادشو دارم که وزنمو به وزن دلخواهم برسونم. وزن هدف اولم 75 بود و بسیووووووووووووووووور خوشحالم که دیگه چیزی تا هدف اولم نمونده ایشالله 

+ 28 ام یه تصمیم خاص،29ام اقدام برای عملی کردنش، 30 ام منتهای عملیات! عالی بود،عالی تر از عااااالی!شرمندم که نمیتونم راجع به این پاراگراف توضیح بدم. فقط میتونم بگم عااااااااااااااااااااالی بود!

+ با همسری صحبت کردیم،قرار شد برای آتلیه همون باغ طرف قرارداد آتلیه رو بگیریم. هرکار کردم دیدم نمیتونم بیخیال عکسای توی باغ بشم. خیلی خوشگل میشن آخه! و اینجوری شد که زنگ زدم و گفتم باغ رو هم تو قراردادمون اضافه کنه

+ نمونه های آزمایشمو آوردم تهران که یه بخشی از کاراشو تو خونه انجام بدم!یعنی دریغ از 1ثانیه وقت که براشون گذاشته باشم!

+ پاشم یکم به کارای خونه و شامو پایان نامم برسم!

+ فهلا همینا!

13.

سلام دوستای گلم

+ این روزا رابطم با همسری خیلی بهم ریخته. فقط و فقط هم بابت بیخیالی خونوادشه. همسری هم دیگه خیلی داره مراعاتشون رو میکنه و به نظرم اصلا هیچی به فکر آرامش من نیست! هر روز که باهم صحبت میکنیم اولش کلی باهم خوش و بش میکنیم و میگیم و میخندیم،آخرش دوباره حرف کشیده میشه به همین مسائل ازدواج و اینا و ما باز با دلخوری و ناراحتی تلفن رو قطع میکنیم. این شده روال این روزای ما! خسته شدم دیگه

+ دوستای گلم، من برا آتلیه از هیچی نزدم! نمیدونم چرا اینجوری برداشت کردین از حرفم؟فقط برا آتلیه باغ رو فعلا گذاشتیم کنار. وگرنه خود آتلیه خیلی محیط قشنگی داره و کاملا هم راضی هستم ازش. باغ هم عجالتا بابت هزینه ورودیش گذاشتیم کنار. اگه پولمون کم نیاد حتما باغ رو هم میذاریم تو برنامه عکس و فیلممون.

+ دسته گلی که خودم خیلی دوست میداشتم، شیپوری بود. عکسش رو که بردم به گلفروش نشون دادم گفت این مدل ژورنالیه و اصلا تو ایران نیس. اون مدل شیپوری هایی هم که تو ایران هست اولا سایزشون کوچیکه و اون مدلی که من میخوام با این شیپوری ها خوشگل نمیشه،دوما کلا گل شیپوری تو ایران بابت یه قارچی که به این نوع گل حمله کرده،کم شده و احتمال اینکه کلا گیر نیارم زیاده. بنابراین من هم نظرم رو بردم سمت گل رز. فعلا چنتا مدل انتخاب کردم که حالا تا شهریور کلی وقته تا انتخاب نهایی.

+ پریشب با دوست مهربونم غزال داشتم تو وایبر چت میکردم. یکی 2هفته پیش رفته بود تهران برای خریدای عروسیش. کلییییییی بهم روحیه داد بابت قیمت لباس و این چیزا.تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری پنجم www.pichak.net کلیک کنید حالا منتظرم زودتر برم تهران تا خریدامو انجام بدم و خیالم راحت راحت شه.شکلک های شباهنگShabahang

+ ما رسم حنا بندون نداریم. و اگر هم میداشتیم چون خرج اضافه بود برگزار نمیکردیم. با خواهر شوهرم که صحبت میکردم گویا از طرف مادر شوهرم اینها رسم بر اینه که همون شب عروسی، آخر شب یه حنایی هم میارن و اینجوری حنابندون رو تو همون عروسی میگیرن. اینجوری شد که برای گیفت عروسی تصمیم گرفتم خودم با حنا گل رز (مدل گل چینی) درست کنم. فکر کنم حدود 100 تا 150 تا گل درست کنم بس باشه. حالا ایشالله هروقت درست کردم، و همچنین خریدامو که انجام دادم، عکساشونو میذارم.

+ فولادم رو برای همگن سازی،48 ساعت باید بذارم تو کوره. و این 48 ساعت رو هم که احتمالا از شنبه شروع میشه باید تا ساعت 11شب بمونم آزمایشگاه پای کوره! تجربه جالبی باید بشه،تا اون وقت شب تو دانشگاه موندن!

+ خدایا میشه چشامو ببندم باز کنم ببینم شده زمستون 93؟!شـ ـکلـک هاے پـ ـادشـاه وَ مـَ ـلکـ ـههووووووووم؟

+ وبلاگستان چقدددددد سوت و کور شده!؟ جدیدا مُد شده یه عده از بچه های وبلاگی ازونجا که با دوستاشون تو وایبر و واتس آپ و لاین و... در ارتباطن، دیگه سراغ وبلاگاشون نمیان زیاد. و حتی به وبلاگ دوستاشونم سر نمیزنن. به نظرمن وقتی من بعنوان یه دوست برای نظرات شما ارزش قائلم و وقتی چند خط مینویسم دوس دارم نظر شما دوستامو بدونم،فکر کنم این نهایت بی انصافیه که بعضی از دوستای عزیز حتی ماه تا ماه هم نمیان سر بزنن. منظورم این نیس که همه وظیفه دارن هر روز بیان و به وبلاگ همدیگه سر بزنن. اما فکر میکنم وقتی مثلا من بعد عوض کردن بلاگ، فقط به یه عده خاص آدرس جدید رو دادم انقد انتظار حق طبیعیم باشه که اقلا وقتی یه سوالی رو مطرح کردم دوستام بیان و دغدغه منو کمتر کنن. وگرنه انقد با دوستای این بلاگم صمیمی هستم که بدونم کی چقد سرش شلوغه و کی نه! اینجا جاداره از دوستای عزیزی که وقت گذاشتن و برای پست قبلی نظرات قشنگشون رو گذاشتن یه تشکر حسابی کنم.شـ ـکلـک هاے پـ ـادشـاه وَ مـَ ـلکـ ـهشـ ـکلـک هاے پـ ـادشـاه وَ مـَ ـلکـ ـهشـ ـکلـک هاے پـ ـادشـاه وَ مـَ ـلکـ ـه مرسی ازتون بابت روزایی که دغدغه دارم و میدونم شماها کنارم هستین.Smiley

+ یه سری هم به کامنتای پست قبل بزنین، فکر کنم اونجا هم به اندازه یه پست جواب دادم به کامنتاتون!شکلک های شباهنگShabahang

12.

سلام به دوستای همراه و مهربونم

+ امروز صبح رسیدم تبریز. گفته بودم که نتیجه آزمایش فولادمو گرفته بودم و مشکلی نداشت. فردا باید برم دانشگاه و فولاد رو بذارم تو کوره برای همگن سازی.(معذرت میخوام بابت توضیح دادن درمورد پروسه پایان نامم.میدونم احتمالا چیز هیجان انگیزی براتون نیست،اما خب میخوام ثبت کنم تا هم بعدا موقع نوشتن متن پایان نامه کمکم کنه هم خاطرات کارای عملیم بمونه برای خودم.باز هم معذرت!شـ ـکلـک هاے پـ ـادشـاه وَ مـَ ـلکـ ـه)

+ اوضاع روحیم بهتره. دارم با قضایایی که این مدت برام پیش اومده کنار میام. شمال که بودم به پیشنهاد بابام و مشورت با دکترم، هرشب قرص آرام بخش میخورم که خب خیلی تو کم کردن استرس این روزام تاثیر داشته به نظرم. از طرفی به خودم هم دارم می قبولونم که باید با شرایط کنار اومد و غصه خوردن و حرص خوردن جز اینکه باعث شه به خودم آسیب برسه و هزار جور مشکل عصبی و جسمی برام درست کنه،چیز دیگه ای عایدم نمیکنه!شکلکــــ هـ ـاے آینـــ ـ ـــــاز

+ وضعیت صورتم بهتر شده و دارم کم کم امیدوار میشم که برای عروسی اقلا لبخندم زیبا میشه!شکلکـــْـ هایِ هلــن  لبخندم به طور محسوسی متقارن تر شده و ازین بابت واقعا واقعا واقعا از ته دل خوشحالم.البته عضلات چشمم هنوز هم کم توانه. اما خوبیش اینه که تو حالت عادی اصلا مشخص نیس و فقط لبخندم بود که زیاد تو ذوق میزد. اینجوری  ، تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری پنجم www.pichak.net کلیک کنید

+ برای خونه هم آروم تر شدم. به هرحال تا وقتی خونه نخریدیم این داستانا رو هم داریم. اول که فهمیدیم باید خونه رو عوض کنیم، چون احتمالشو کم در نظر گرفه بودیم که بخوایم ازین خونه پاشیم،اونم تو این هیری ویریه عروسی،خب خیلی شوک شده بودیم. چون الان هم مساله پول اضافی که باید برا خونه بذاریم مطرحه هم زمان برای گشتن و انتخاب خونه. اما مطمئنم با یه کم صبر و درایت میتونیم خیلی راحت این قضیه رو هم حل کنیم انشالله

+ با توجه به پولی که بابای همسر برای عروسی در نظر گرفته،ما مجبور هستیم یه مقدار هم از پس انداز خودمون خرج کنیم.چون با اینکه من اصلا و اصلا اهل ولخرجی نیستم و حتی حاضر شدم قید بعضی از خرید های عقد و عروسیم رو هم بزنم،بازم پول کم میاریم! همسر هم اهل این نیس که از خونوادش پول اضافی بگیره(برخلاف خواهر های همسر که بدون کوچکترین رودرواسی خیلییییی راحت از باباشون پول میگیرن!)و این خیلی رو اعصاب منه!شـ ـکلـک هاے پـ ـادشـاه وَ مـَ ـلکـ ـه چنتا راهکار هم به همسر پیشنهاد دادم که به طور غیر مستقیم به باباش متوجه کنه پول کم داریم. اما فعلا همسری هیچ اقدامی در این زمینه نکرده و این یکمی(شما بخون خیلی!!)داره عذابم میده. مجبوریم برای خونه و خریدای عروسی 10 20 میلیونی وام بگیریم. و این اصلا برام قابل پذیرش نیس که...

دیشب به همسر گفتم من خودم به بابات میگم دنبال وامیم،شاید اینجوری به خودشون بیان و متوجه شن همسر پول لازم داره. ولی همسر میگه نمیخواد من تو این چیزا با خونوادش درگیر شم فعلا.شـ ـکلـک هاے پـ ـادشـاه وَ مـَ ـلکـ ـه ببینم همسر خودش چه اقدامی میکنه. اونم خیلی تحت فشاره این روزا. امیدوارم زودتر این مساله مالی هم حل شه.

+ شمال که بودیم،یه روز با همسر رفتیم خونشون. داشتن آشپزخونه رو تعمیرات میکردن. بوی رنگ میومد حسابی! یهو نمیدونم اون وسط چی شد نفس من گرفت!تا حالا اصلا سابقه آلرژی نداشتم.فقط 2بار پارسال که خیلی عصبی شدم،اینجوری نفسم گرفت.شاید اینم زمینش عصبی بود. خلاصه به حال خفگی منو رسوندن بیمارستان.Smiley آمپولو سرم و اسپری و ماسک اکسیژن دادن بهم تا یکم حالم جا اومد. دکتر میگفت ریه ات کاملا اسپاسم کرده بود. گویا خیلی وضعم خطری بود! همسری هم فداش بشم رنگش شده بود مثه گچ دیوار! خیلی نگرانم شده بود. مثه پروانه دورم میچرخید تو بیمارستان. منم تا تونستم خودمو براش لوس کردم! انقد که شبم خونمون موند پیشم!شکلک های شباهنگShabahangشکلک های شباهنگShabahang

اونروز که نفسم اینجوری شده بود،بابت فشاری که برا نفس کشیدن بهم میومد و درکنارش یکم ترس و فشار عصبی که بهم وارد شده بود،سمت چپ صورتم که فلج بل شده، بدجوری اسپاسم کرده بود و چشمم کامل افتاده شده بود و لبمم جمع شده بود بسمت پایین. فک کنم نزدیک 2ساعتی عضله صورتم تو این حالت بود،بعدِ اون بود که لبم بهتر شد!به همسری میگم هر چند روز یبار همچی حمله ای بهم دست بده کار فیزیوتراپی هم میکنه برام!

+ برای آرایشگاه عروسی، برای کم شدن خرجمون و البته به میل خودم، به آرایشگرم گفتم رنگ مو و پاکسازی صورت و کاشت ناخن نمیخوام. رنگ موهام میخوام طبیعی باشه، پوست صورتم هم خداروشکر بزنم به تخته،چشم حسود کور،ماشالله ماشاللهشکلک های شباهنگShabahang صافه و نیازی به پاکسازی به اونصورت نداره. یکی دوماه مونده به عروسیم خودم چنتا ماسک از نت استخراج میکنم!!شـ ـکلـک هاے پـ ـادشـاه وَ مـَ ـلکـ ـه و یکمم صورتمو بخور میدم، میشه پاکسازی!کاشت ناخن هم نمیگم دوس نداشتم،اما خب هم هزینش که میشد 100 تومن تو این موقعیت برامون زیاد بود هم یکم از لحاظ شرعی به دلم نبود!ناخونای خودم خیلی نرمه و همش میشکنه. حالا اگه تا اونموقع ناخونامو بتونم تقویت کنم که خب اینم میگم طبیعی کار کنه،اگه نشد ناخن مصنوعی میذارم. با این تفاصیل،هزینه آرایشگاهی که900 بود،همراه با گرفتن یکم تخفیف رسوندم به 500! آتلیه هم جایی رو انتخاب کردیم که فضای آتلیه و دکور های قشنگ تر و متنوع تری نسبت به بقیه جاها داره. فعلا عکاسی باغ رو کنار گذاشتیم(گرچه اینو واقعا خیلی دلم میخواد داشته باشیم،چون عکسای فضای باز یه چیز دیگه ن) اما خب همسر به دوستش سپرده که ببینه میتونه یه باغ خوشگل برامون گیر بیاره یا نه. امیدوارم جور شه.اگرم نشد خب نشد دیگه. حالا بازم سعیمونو میکنیم اگرم باغ نشد اقلا یه کنار دریایی یا یه فضای سبز طبیعی جایی بریم. آتلیه هم با تخفیفی که گرفتیم شد1تومن.شکلک های شباهنگShabahang خداروشکر همسرم کاملا درک میکنه که چقد دارم کوتاه میام بابت هزینه ها،فقط امیدوارم پس فردا خونواده همسری نگن اگه خانوم گولو ولخرجی نمیکرد لازم نمیشد از پس اندازشون هم خرج کنن،که این حرف دیگه خیلیییییییی برام زور خواهد داشت!شکلک های شباهنگShabahang

+ این چند روزی که تهران بودم،یکم با همسری رقص تمرین کردیم. همسری اصلا رقص بلد نیست،شـ ـکلـک هاے پـ ـادشـاه وَ مـَ ـلکـ ـه یکم رقص تکی به همسری یاد دادم، یکمم رقص والتز با همسری تمرین کردیم که عاشششششششششششششق رقص والتزمون شدم. برا رقص دو نفرمون آهنگ به هم رسیدیم امشب حمید طالب زاده،برا رقص تکی خودم احتمالا آهنگ عروس مهتاب آصف و برای رقص عشقمون(والتز) آهنگ هستی از بیژن مرتضوی رو انتخاب کردیم. هربار آهنگ عشقمون رو گوش میدم اشک تو چشمام جمع میشه.خیلییییییییییییییییییییییییییییییییی دوسش دارم.

+ دوستای گل تهرانی مزون با قیمت مناسب تهران کجا برم؟! نمیخوام بیشتر از 600 700 برا لباس عروس خرج کنم.میخوام لباس رو بخرم، یا بدم خیاط برام بدوزه. اصلا به نظرتون با این قیمت میتونم فکر خرید یا دوخت باشم؟ لباس برند و اینا هم نمیخوام. یه لباس ایرانی ولی قشنگ!شـ ـکلـک هاے پـ ـادشـاه وَ مـَ ـلکـ ـه

11. گل بود به سبزه نیز آراسته شد!!

الان صاحبخونمون زنگ زد،میخوادمشتری بیاره براخونه. این یعنی وسط اییییینهمه دغدغه براعروسی،گشتن دنبال خونه اونم بااین قیمتای مزخرف شد قوزبالاقوز!همینوکم داشتیم دقیقا! حالا اصن هزینش هیچ،وقت کجاس که بتونیم بگردیم دنبال خونه؟!کلی دلمونو خوش کرده بودیم که امسالم همینجامیمونیمودردسرای جابجایی خونه رونداریم!

وااااااااااااای...کارای عروسی،خونه،اثاث کشی،آوردن جهیزیه من،وقتی که بایدبراهرکدوم گذاشته شه،استرسی که درپی هرکدوم ازین کاراهست...

خدایا!مانخوایم انقد سورپرایزشیم بایدکیوببینیم؟!؟

اعصابم خیلیییییی داغونه،این تغییرات هورمونی هم داغون ترم کرده.دلم میخواد سرمو بکوبم به دیوار!

 

زندگی
هرروز
به شدت
مشغوله اثبات اینه که:
” تازه کجاشو دیدی ی ی ی ی این که چیزی نیست!!!!!!! “